به گزارش خبرنگار ایلنا، چندی پیش دو پرستارِ بخشِ مراقبتهای ویژهی یکی از بیمارستانهای بزرگ تهران به هیأتِ بازرسی دانشگاه فراخوانده شدند تا در موردِ کمکاریشان در رسیدگی به بیماران توضیحاتی ارائه دهند. ماجرا از این قرار بود که یکی از سه پرستارِ بخش مرخصی میگیرد و چون بخش مراقبتهای ویژهی بیمارستان با کمبودِ پرستار مواجه بوده، دو پرستارِ دیگر نمیتوانند به تمام بیماران آنطور که طبق وظایفشان است رسیدگی کنند و فردایِ آن روز بابتِ این کمکاری در یک هیأتِ ده نفرهی بازرسی، بازخواست میشوند.
بازخواستِ پرستاران البته فقط در این هیأتهای بازرسی اتفاق نمیافتد؛ آنها دایم در معرضِ بازخواستِ بیماران و همراهانشان قرار میگیرند که البته این بازخواست گاهی هم به ضرب و شتم پرستاران میانجامد! در این سالها و البته روزهای اخیر؛ خبرهایی از ضرب و شتم پرستاران به گوشمان رسیده است. یک نمونه که اتفاقا سروصدای بسیاری به پا کرد، مربوط به پرستارِ یاسوجی بود که از سویِ همراهِ بیمار با چاقو زخمی شد و آنطور که در خبرها آمد پرستار تا دمِ مرگ رفت و خوشبختانه زنده برگشت. کمی بعد از آن اتفاق، تصاویری از کتکِ خوردنِ یکی از پرستاران اورژانس بعد از رسیدنِ به محلِ مأموریت منتشر شد که اخبارِ دقیقی از زمان و مکانِ آن نداریم؛ اما آنطور که پرستارانِ پیشبیمارستانی میگویند دلیلش احتمالا دیر رسیدنِ اورژانس به محل حادثه بوده است.
محمد شریفی مقدم، رئیس خانه پرستار، در موردِ اخباری که طی روزهای گذشته از درگیریِ همراهانِ بیمار با پرستاران منتشر شده میگوید: از بین کادر درمان، پرستاران بیشترین ارتباط را با بیماران و همراهانِ آنها دارند و متأسفانه همراهانِ بیماران تمام کمبودهای بیمارستان را به پایِ آنها مینویسند!
شریفی مقدم ادامه میدهد: این پرستاران هستند که باید تاوانِ ضعفهای مدیریتی در بیمارستان و حتی ضعفِ عملکردِ وزارت بهداشت را بدهند. بخشی از این ضعفها به تجهیزاتِ بیمارستان و عملکردِ سایر قسمتها برمیگردد، بخشی دیگر اما مربوط به کمبودِ نیروی پرستار است که خب این کمبود روی عملکردِ پرستاران تأثیر میگذارد.
رئیس خانه پرستار میگوید: وقتی اورژانسِ یکی از بیمارستانهای بزرگ به جای آنکه به یک پرستار ۴ بیمار بدهد، ۱۰ بیمار میدهد، آن پرستار حتی اگر تمام توانِ خود را هم به کار گیرد، باز هم نمیتواند آنطور که باید تمام نیازهای یک بیمار را برآورده کند.
شریفی مقدم میافزاید: ما بارها گفتهایم که علیرغم تلاش پرستاران در بیمارستانها، وقتی کمبودِ پرستار در بیمارستانی وجود داشته باشد، بیماران آنطور که باید خدمات ایمن و مناسب دریافت نمیکنند. متأسفانه در چنین شرایطی وزارت بهداشت و مجموعهی دولت عزمی جدی برای جبرانِ کمبودِ پرستار در کشور ندارند و استخدام پرستاران – به نحوی که ما را به کفِ استانداردها برساند – جزو اولویتهای وزارت بهداشت نیست.
رئیس خانه پرستار میگوید: همه جا نیروی انسانی اهمیتِ بسیاری دارد و منابع در ابتدا باید در جهتِ تأمین نیروی انسانی کافی صرف شود، اما در اینجا ما بدونِ توجه به این مهم، به سمت ساختِ بیمارستانهای بزرگ با تجهیزاتی بالا میرویم بدونِ آنکه به فکرِ تأمین کادر درمان به خصوص تأمین پرستار باشیم؛ شاید چون سودِ بیشتری در این کار نهفته است.
شریفی مقدم در موردِ کفِ استانداردِ تعداد پرستاران میگوید: به ازای هر ۱۰۰۰ نفر جمعیت باید حداقل ۳ پرستار وجود داشته باشد که این کفِ استانداردِ بینالمللی است. این در حالی است که در کشور ما به ازای هر ۱۰۰۰ نفر ۱.۷ پرستار وجود دارد؛ یعنی ما حتی با این کف استاندارد هم فاصله داریم. این کمبود هم به پرستاران آسیب میزند و هم به بیماران، چراکه همانطور که گفتم خدماتی که باید به آنها ارائه داده نمیشود.
رئیس خانه پرستار میافزاید: وزارت بهداشت امسال از استخدام ۱۰ تا ۱۲ هزار پرستار خبر داده که این تعداد فقط نیروی بیمارستانهای بزرگِ تازه ساخت مثلِ المهدی، حکیم و… را جبران میکند و کمبودِ کلی نیروی پرستار را جبران نمیکند. ضمن اینکه هرساله تعداد زیادی پرستار، به دلیلِ ترکِ کار یا مهاجرت و یا تغییر شغل از بیمارستانها خارج میشوند و جای آنها را کسی پُر نمیکند.
شریفی مقدم میگوید: در چنین وضعیتی برای آنکه کمبودِ نیروی پرستار را جبران کنند، پرستاران را مجبور به انجامِ کاری اضافه با حقوق بسیار ناچیز میکنند. یعنی از یک طرف، کارِ پرستاران به دلیلِ کمبود نیرو زیاد میشود و از طرفی دیگر حقوقشان به قدری پایین است که کفافِ هزینههای زندگی را نمیدهد. پرستاران در این شرایط دائم در معرضِ خشونتِ فیزیکی و کلامی قرار میگیرند.
رئیس خانه پرستار میگوید: اگرچه همهی موارد را نمیشود ذیلِ این مسائل جا داد، اما واقعیت این است که بخشی از این خشونتهای کلامی و فیزیکی به ناتوانی برای ارائهی خدمات بر میگردد چرا که پرستاری که مجبورِ به انجامِ کارِ اضافه با حقوق ناچیز است و بیش از ظرفیتش از او کار میکشند، حتی اگر هم بخواهد نمیتواند آنطور که باید نیازِ بیماران را برآورده کند.
به گفتهی شریفی مقدم، متأسفانه مسئولان به جای حلِ ریشهای مسائل، به سراغِ اقداماتِ سطحی میروند. مثلا بارها دیدهام در واکنش به اعتراضها و تجمعات صنفیِ پرستاران، هیات تخلفات دانشگاهها، تجمعکنندگان را احضار میکنند که این اتفاق در دانشگاههای علوم پزشکی تهران بیش از دیگر دانشگاهها میافتد. و یا در موردِ کم کاریِ پرستاران آنها را برای بازخواست احضار میکنند بدونِ آنکه به دنبال حل مسئلهی کمبودِ نیرو باشند.