با نزدیک شدن به فصل آغاز مدارس بازار خرید لوازمالتحریر داغ شده اما گرانی و قیمت بالای کالاها، کام خانوادهها و دانشآموزان را تلخ کرده است.
ماه شهریور همواره برای ما یادآور دفتر و کتابهای رنگی رنگی، خودکارهای مختلف و لباس نو مدرسه بوده است، تا همین چند سال قبل خانوادهها با خیال راحت هر آنچه که فرزندانشان طلب میکردند را با شوق میخریدند، اما طی سالهای اخیر به واسطه مشکلات اقتصادی، این شوق با نگرانی والدین همراه شده است. والدینی که میدانند باید علاوه بر لوازم التحریر به فکر خرید کیف و کفش و لباس هم باشند. در این میان، فشار بر خانوادههایی که بیشتر از یک فرزند محصل دارند، بیشتر است.
شاید این روزها کمتر خانوادهای بتواند همانند گذشته لوازمالتحریر با تعداد بالا را برای فرزند خود بخرد؛ بهتر است اینگونه بگوییم تورم بالا، فشار اقتصادی و گرانی بسیار یادآور روزگاران گذشته است، آنگونه که پدران و مادرانمان تعریف میکنند با یک خودکار آبی سالهای سال مینوشتند و یک لباس را چندین فرزند به تن میکرد؛ البته این روزها به دلیل چشم هم چشمی این امر نیز غیرممکن شده است.
وضعیت بازار تبریز در آستانه بازگشایی مدارس
روانه بازار مرکزی تبریز میشوم تا وضعیت را جویا شوم؛ سوار یکی اتوبوسهای واحد میشوم، بسیار شلوغ است و از شدت جمعیت زیاد جا برای سوزن انداختن نیست، همه میگویند به دلیل فرا رسیدن فصل آغاز مدارس همه به سمت بازار میروند و کل خطوط شلوغ است. بالاخره با گذر از ترافیک سرسامآور تبریز به بازار مرکزی میرسم؛
دفتر و خودکارهای رنگی و لوازمالتحریرهای جدید توجه مرا به خود جلب میکند، دروغ چرا با اینکه چندین سال از دانش آموز بودنم میگذرد اما هنوز هم وسوسه میشوم، قیمت یک بسته مداد رنگی را میپرسم، ۶۴۰ هزار تومان! قیمت کولهها از ۵۰۰ هزار تومان شروع شده و تا چندین میلیون هم ادامه دارد.
دیگر خبری از آن شوق و ذوق خریدهای رنگارنگ اول مهر نیست؛ شهریور امسال برای بسیاری از خانوادهها، یادآور روزهایی است که هر بسته مداد و دفتر، باری سنگین بر دوش پدران و مادران است. گویی لبخندهای کودکان زیر سایه سنگین گرانی، آرام آرام محو میشود. بازار تبریز که زمانی پر از خریداران پرشور بود، این روزها شاهد چشمان نگران والدینی است که میان قفسههای پر زرق و برق لوازمالتحریر، به دنبال قیمتهای مناسبتر و کالاهای ضروریتر میگردند.
وقتی لوازمالتحریر کالایی لوکس میشود
با گشت و گذار در یکی از فروشگاههای لوازم التحریر پدری را میبینم که سعی دارد پسر خود را قانع کند که از خیر خرید یک دفتر فانتزی بگذرد و به یک دفتر ساده و ارزانتر رضایت دهد. پدر امیرحسین میگوید: کودکیهایم را به خاطر دارم، آن زمان پدر و مادرها با دست باز برای اول مهر خرید میکردند و خبری از گرانی نبود؛ اما امروز ما پدرها باید با کلی استرس بچههایمان را برای خرید بیاوریم و با اوقات تلخ به خانه برگردیم.
او ادامه میدهد: از طرفی این همه رنگ و لعاب و تنوع هم وجود نداشت و ما راحت خرید میکردیم اما امروز باید بچهها را راهنمایی کنیم که برخی از این لوازم التحریرها جنبه تزئینی دارد و کاربرد آنچنانی برای آنها ندارد.
جلوتر میروم، راستش را بخواهید، تنوع بالای لوازمالتحریرها، منِِ بزرگسال را هم باوجود اینکه نیازی ندارم، وسوسه میکند؛
مادر فائزه ۱۱ ساله به خبرنگار مهر میگوید: قیمت لوازمالتحریر بسیار زیاد است، از طرفی برخی از خانوادههایی که توانایی مالی بالایی دارند وسایل مختلف برای فرزندان خود میخرند کودکان ما هم میبینند و حسرت بزرگی در دلشان میشود.
او میافزاید: از همه خانوادهها درخواست میکنم بقیه را هم درک کنند.
چشم هم چشمی حتی سر لوازمالتحریر!
پدر محمد ۸ ساله نیز میگوید: در گذشته ما یک خودکار آبی رنگ داشتیم و سالهای سال با آن مینوشتیم اما این روزها حتی کیف لقمه هم مد شده است؛ درحالیکه ما لقمه را درون کیسه پلاستیکی میگذاشتیم و رفاقتها و شیرینی اتفاقات آن زمان از الان هم بیشتر بود.
او ادامه میدهد: ای کاش نظارتی بر بازار لوازمالتحریر شود، وسایل به درد نخور فانتزی بسیار زیاد شده فرزندانمان هم میخواهند اما ما توانایی خرید نداریم.
مادر یسنا نیز به خبرنگار مهر میگوید: برخی درخواستهای فرزندم را در رابطه با خرید لوازم التحریر فاکتور گرفتم و فقط چند قلم وسایل ضروری از جمله مداد، پاککن، خودکار و دفتر در حد ضرورت خریدم. قیمت بالای لوازم التحریر برای خانوادههایی که دو یا سه فرزند محصل دارند واقعاً آزاردهنده است.
او با اشاره به دردسرهای خرید لوازم التحریر، ادامه میدهد: معلم دخترم توصیههایی برای میزان و نوع خرید نوشت افزار به ما داشتند و تاکید کردند که وسایل ساده برای بچهها بخریم که حواس آنها پرت نشود؛ اما مادرها باید با بچهها کلنجار بروند تا آنها را قانع کنند و همین به یک دردسر تبدیل شده است.
مادر این دانش آموز میافزاید: باید فرهنگ صرفه جویی را به بچهها آموزش بدهیم با وجود اینکه دخترم میتواند مداد رنگی سال گذشته را استفاده کند اصرار دارد که برای سال تحصیلی جدید یک جعبه مداد رنگی نو برای او بخرم.
یکی از والدین با نگاهی پریشان میگوید: با دو بچه مدرسهای، دیگر توان خرید کامل لوازم التحریر را نداریم. هر روز بچههایم چیز جدیدی میخواهند و من مجبورم آنها را قانع کنم که این وسایل جنبه تزئینی دارند و هیچ کاربردی ندارند.
اما کودکان، بیخبر از درد و رنج والدین، همچنان در خیال مدادهای رنگی و دفترهای فانتزی خود غوطهورند. این است حقیقت این روزهای سخت شهریور.
مسئولین نظارت کنند
سری هم به فروشندگان لوازمالتحریر میزنم و وضعیت بازار را جویا میشوم؛
یکی از فروشندگان قدیمی بازار میگوید: خانوادهها توان خرید ندارند و بازار ما هم رونق گذشته را از دست داده است. امیدواریم که مسئولین فکری به حال این وضعیت بکنند؛ شرایط واقعاً بغرنج شده است.
قیمتهای نجومی لوازمالتحریر و نیاز به تهیه کیف، کفش و لباس مدرسه، والدین را به مرز استیصال رسانده است. خانوادههایی که مجبورند چندین فرزند را روانه مدرسه کنند، در این میان بیشترین فشار را تحمل میکنند. آیا مسئولین از این شرایط خبر دارند؟ یا شاید زیر سایه این گرانیها، صدای این پدران و مادران به گوش آنها نمیرسد؟
علی رضایی از فروشندگان قدیمی لوازمالتحریر در تبریز است، او میگوید: قیمت لوازمالتحریر بالا رفته و خانوادهها توانایی خرید ندارند به همین دلیل بازار ما هم مثل گذشته نیست.
او ادامه میدهد: از مسئولین درخواست میکنم نظارتی بر بازار داشته باشند، وضعیت واقعاً خوب نیست.
زمانی از فروشندگان لوازم التحریر نیز به خبرنگار مهر میگوید: نرخ لوازم التحریر مانند بسیاری از اقلام و کالاهای موجود در بازار به نرخ ارز بستگی دارد، کاغذ موردنیاز لوازم التحریر تماماً وارداتی است و کارهای صحافی آن داخل کشور انجام میشود؛ همچنین مواد اولیه برخی کالاها مانند خودکار و قلم وارداتی است اگرچه پاک کن از مواد اولیه پتروشیمی داخلی تهیه میشود آنهم با افزایش قیمت مواجه شده است.
او با بیان اینکه به طورکلی میتوان گفت نرخ لوازم التحریر در چند سال اخیر افزایش داشته است، ادامه میدهد: نوشتافزار داخلی از نگاه متخصصان این حوزه دارای کیفیت قابل توجه است که میتواند در رقابت با کالاهای خارجی گوی سبقت را برباید و مهمتر از همه آنکه کالاهای داخلی قیمتهای مناسب و منصفانهای دارد که خرید آن برای خانوادههای ایرانی بهصرفهتر است.
این فروشنده لوازم التحریر تاکید میکند: خرید هر خانواده به وضعیت اقتصادی، معیشت و سبک زندگی آنها بستگی دارد و بههمین خاطر هزینه کردن هر خانواده برای خرید لوازم التحریر نیز به تبع متفاوت است. ممکن است خانوادهای با هزینهای حدود ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار تومان لوازم ضروری و موردنیاز فرزندش برای نیم سال تحصیلی را خریداری کند اما خانوادهای با هزینهای معادل ۵ تا ۶ میلیون تومان بخشی از لوازم التحریر فرزندش را خریداری کند.
زمانی خاطرنشان میکند: رفتار مردم اقتصادیتر شده است؛ تورم و گرانی قدرت خرید مردم را کاهش داده و باعث شده میزان خرید آنان به حداقل برسد و مردم وسایل ضروری فرزندانشان را تهیه میکنند. بسیاری از خانوادهها از خرید لوازم لوکس صرفنظر میکنند.
این فروشنده لوازم التحریر میافزاید: گرانی، خرید برای یک سال تحصیلی دانشآموزان را به نیم سال تقلیل داده است و برخی از والدین تمایل دارند در طول سال وسایل موردنیاز دیگر را خریداری کنند.
فشار اقتصادی تا کی؟!
با احتساب قیمتها هزینه خرید لوازمالتحریر و لباس مدارس حدود سه میلیون تومان شده که با مجموع هزینه سرویس و شهریه مدارس، رقم بالایی میشود که با حقوق خانوادههای ایرانی چندان تطابقی ندارد.
مسئولین باید فکری به حال بازار لوازمالتحریر بکنند وضعیت چندان مناسب نیست، کمر مردم زیر فشار گرانی له میشود از طرفی در این شرایط انتظار افزایش جمعیت و فرزندآوری داشتن چندان منطقی بنظر نمیرسد؛ پس لطفاً فکری به حال کشور بکنید.