گروه اقتصادی: یک کارشناس اقتصای با بیان اینکه واقعیت این است که دولت در طرح کالابرگ موفق عمل نکرده و نمیکند، گفت: این اقدام ناکارایی ایجاد میکند و در ناکارایی هم از انجایی که تخصیص بهینه اتفاق نمیافتد، اثر بهبود ملاحظه نمیشود.
وی ادامه داد: شاید دولت این اقلام را با ارز ترجیحی وارد میکند اما وقتی در چرخه تولید قرار میگیرد مصرفکننده این کالا را با قیمت لحاظ شده نرخ ترجیحی، دریافت نمیکند.این کارشناس اقتصادی گفت: نکته دیگر این است که دولت برخی از اقلامِ کالای نهایی را از طریق واردات کالای واسطه تامین میکند.برای مثال وقتی اقلامی مانند سم و کود یا سایر نهادههای حوزه کشاورزی وارد میشود این اقلام سهمی در تولید کالای نهایی دارند اما سهم 100 درصدی نیست بنابراین دولت نمیتواند تضمین کند که سایر اقلام و مورد نیاز در فرایند تولید کالای نهایی را با ارز ترجیحی تامین میکند و قیمت این کالاها در سازوکار عرضه و تقاضا در بازار آن هم با نرخ دلار آزاد تعیین میشود. سایر اقلام در تولید کالای نهایی از نرخهای دیگری تبعیت میکنند و در نهایت محاسبات پیش بینی شده محقق نمیشود.
حیدری با بیان اینکه اثرگذاری ارز ترجیحی در قیمت تمام شده به سهم کالای وارداتی با ارز ترجیحی در تولید کالای نهایی، بستگی دارد، افزود: به یاد داریم که دولت زمان حذف ارز 4200 مدعی شد که تنها ارز ترجیحی 4 الی 5 قلم کالا حذف شده بنابراین نباید قیمت سایر کالاها تغییر کند و همان موقع هم همه به این ادعا نگاه طنز داشتند چراکه کالاها بر هم اثر قیمتی دارند، مگر میشود قیمت کالایی تغییر کند و قیمت سایر کالا به دنبال آن حرکت نکند.
وی اظهار داشت: موضوع دیگر بحث نظارت است، آیا نظارتی بر روی چرخه توزیع کالایی که با نرخ ترجیحی وارد کشور میشود، وجود دارد که مطمئن باشیم این کالاها با همان قیمت ارز ترجیحی به نقطه هدف میرسد و اثر میکند که این موضوع هم محل تردید است و با توجه به سوابق تاریخی این واقعیت ندارد و نشان میدهد که وقتی سیستم کنترل و نظارت ضعیف باشد ممکن است که بخش عمدهای از این کالاها با قیمتهای دیگری وارد چرخه تولید شوند و نرخ ارز بازار آزاد اثر قالب را بر قیمت تمام شده کالای نهایی داشته باشد. البته این اتفاق هم بارها و بارها در کشورمان رخ دادهاست.
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: وقتی این عوامل را کنار هم میگذاریم کاملا به این واقعیت پی میبریم که گفته انتظارات دولت آن واقعیتی نیست که در جامعه آن را میبینیم و این موضوع را میتوان از لمس قیمتها از سوی مصرفکنندگان درک کرد. مصرفکننده وقتی در بازار کالایی را خریداری میکند میبیند که قیمتها مناسب با افزایش نرخ ارز حرکت میکنند.
وی درباره اجرای طرح کالا برگ و تامین مواد غذایی دهکهای کم درآمدی با قیمت پایین تر از بازار گفت: سبد کالایی که در نقطه مصرف یعنی عرضه کننده نهایی کالا این کالاها را با قیمت فروش ارایه میکند صرف نظر که قیمت این کالا با چه محاسباتی به قیمت فروش یارانهای رسیده است، دولت اعلام کرده که در کالابرگ، سهمی در پرداخت قیمت آن کالا خواهد داشت و در نهایت کالا با همان قیمت سال 1401 به دست مخاطب هدف میرسد.
حیدری افزود: نکتهای که وجود دارد این است که در پراختهای نقدی و از این نوع یارانهها اثبات شده از آنجایی که قیمتها تابع تقاضا تغییر نمیکند و دولت مابهتفاوت قیمت عرضه کننده و مصرف کننده را در قالب یارانه پرداخت میکند، مصرف کننده نهایی حاصل تفاوت این قیمتها را منتفع نمیشود چراکه تابع تقاضای مصرفکننده تابع تعریف شدهای است که تغییر نمیکند به عبارت دیگر در چنین رفتارهای ناکارایی بازار را میبینیم به این معنا که همان اندازهای که دولت برای این یارانه هزینه پرداخت میکند، رفاه به جامعه منتقل نمیشود.
وی با بیان اینکه واقعیت این است که دولت در طرح کالابرگ موفق عمل نکرده و نمیکند، تاکید کرد: زمانی میتوانیم درباره تحقق اهداف یارانه صحبت کنیم که به همان اندازه به جامعه رفاه تزریق شده باشد. مثال این موضوع میتواند توزیع رایگان واکسن کرونا باشد که دولت با واکسیناسیون رایگان از جلوی هزینههای سنگین این بیماری جلوگیری میکند و همزمان رفاهی هم برای جامعه ایجاد کردهاست و این یک اثر خارجی مثبت است.
حیدری ادامه داد: اما در اجرای کالابرگ اثر خارجی منفی را شاهد هستیم که با وجود ارایه یارانه در نهایت سطح رفاه مصرفکننده به همان نسبت افزایش پیدا نمیکند و این رفاه از دست رفته است. علیرغم اینکه بخشی از منابع دولتی در این بخش هزینه میشود، اما از آنجایی که تابع تقاضی مصرف کننده تابع ثابتی است، رفاهی ایجاد نمیشود و در واقع هزینه دولت در طرح کالا برگن پِرت میشود و عملا این طرح رفاه از دست رفته دارد و بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد.این کارشناس اقتصادی تاکید کرد: این اقدام ناکارایی ایجاد میکند و در ناکارایی هم از انجایی که تخصیص بهینه اتفاق نمیافتد، اثر بهبود ملاحظه نمیشود.