گروه اقتصادی: یکی از وعدههای مهم ابراهیم رئیسی در انتخابات ریاست جمهوری 1400، وعده تک رقمیکردن تورم بود که حالا نه از تک رقمیکردن خبری است و نه از کاهش قیمتها و کاهش تورم و پُر شدن سفرههای مردم از پول نفت. چراکه هر چه سفرههای مردم کوچکتر شده اما بوق و کرنای دولتیها پر سرو صداتر شده است.
بهگزارش اقتصاد100، اخیرا داود منظور رییس سازمان برنامه و بودجه از روند کاهشی نرخ تورم خبر داد و در گزارشی عجیب در هیئت دولت گفت که تورم سالانه به کانال ۳۰ درصد رسیده و تورم نقطه به نقطه نیز در شرف ورود به کانال ۲۰ درصد است. وی این گزارش و به تعبیر برخی ادعایی عجیب درباره تورم سالانه را مطرح کرده و وعده داده که تا پایان سال تورم به کانال 20 درصد کاهش پیدا کند.احمد علیرضا بیگی نماینده مردم تبریز میگوید: دولت با هزینههایی که خودش به زندگی مردم تحمیل میکند نمی تواند انتظار داشته باشد تورم، شرایط کاهشی داشته باشد کدام یک از اقلام که در اختیار دولت است سیر نزولی پیدا کرده است؟ حتی نرخ تورم را نمی توان بدین ترتیب کاهش داد.
او به سفرههای مردم و تاثیر تورم در زندگی مردم اشاره میکند و میگوید: بعید می دانم که دولتیها مدعی باشند که وضعیت سفره های مردم بهتر شده است! در واقع آنها از یک سری شاخص های مربوط به رشد صحبت میکنند اما عملا آنچه در زندگی مردم مشاهده می شود متفاوت است.
در ادامه گفت و گوی احمد علیرضا بیگی نماینده مردم تبریز و عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراهای مجلس شورای اسلامی را با سایت اقتصاد 100 میخوانید؛
آقای علیرضا بیگی! دولتی ها بر چه اساسی تورم را محاسبه می کنند؟
انتقادی که درباره محاسبه تورم وارد بود این بود مقیاس محاسبه معطوف به اقلام پُر مصرف و مورد استفاده روزانه مردم نبود بلکه چندین قلم را در کنار هم برای محاسبه تورم در نظر می گرفتند به عنوان مثال مقطعی بود که قیمت مسکن کاهش پیدا کرده بود و آن را در کنار اقلام اساسی مانند برنج و روغن و.. قرار می دادند در نتیجه معدل و میانگینی در نظر می گرفتند و به عنوان مثال رقم برای تورم اعلام می گردد.
واقعیت این است اقلامی که مردم به صورت روزانه در زندگی روزمره شان نیاز دارند باید مبنای محاسبه تورم قرار بگیرند. بنابراین این موضوع باید مدنظر قرار گیرد چرا که مردم به طور روزمره لبنیات، نان، گوشت، روغن و سایر اقلام اساسی تهیه می کنند. حال بخواهیم آن را کنار لاستیک قرار دهیم هر چند لاستیک هم افزایش پیدا می کند اما نکته مهم این است که هر کدام از اقلام در دسته ی خودشان مورد محاسبه قرار گیرند تا بتوان یک برآورد واقعی از تورم ارائه داد.
چرا مردم، اثرات این کاهش تورم روی سفره هایشان مشاهده نمی کنند؟
بعید می دانم که دولتیها مدعی باشند که وضعیت سفره های مردم بهتر شده است! در واقع آنها از یک سری شاخص های مربوط به رشد صحبت می کنند اما عملا آنچه در زندگی مردم مشاهده می شود متفاوت است.
به عنوان مثال دولت افزایش حقوق کارگران را نپذیرفت و بدون اینکه نماینده کارگران پذیرفته باشد در نهایت حداقل حقوق را مبنا قرار دادند. این وضعیت در شرایطی است که تورم قیمت های اقلام اساسی به طور جدی احساس می شود و برخی از اقلام حتی از سفره های مردم حذف شده است. علاوه بر این، هزینه درمان، ایاب و ذهاب و سایر موارد نیز وجود دارد.
به عنوان مثال در شهری مثل تهران، هزینه حمل و نقل حدود ۳۵ تا ۵۰ درصد افزایش پیدا کرده است آن هم در شرایطی که دولت در تأمین منابع مناسب خود برای اداره کشور در بودجه سال ۱۴۰۳، ۵۰ درصد به مالیات افزوده است و نمی تواند این رقم را به همه استان های کشور تعمیم داد. به عنوان مثال وضعیت اقتصادی یک استان وضعیت رو به رشدی دارد اما در مقابل استان دیگری با وجود وسعت و امکانات و ظرفیت، چندان مناسب نیست.
برای این استان به عنوان مثال سهم ۳۰ درصدی درنظر می گیرند و ۲۰ درصد سهم را برای استان دیگری که وضعیت اشتغال و اقتصادی بهتری دارد در نظر می گیرند. بنابراین وقتی این ۸۰ درصد در کنار هم قرار می گیرند تورم ۸۰ درصدی به کشور تحمیل می شود و این موضوع، زندگی مردم متاثر می کند.
دولت برای اینکه مصارف و منابع خود را تراز کند قیمت ارز ترجیحی را کاهش میدهد طبیعتا آن گرانی به زندگی مردم تحمیل میشود ممکن است در بودجه، تراز منابع و مصارف برقرار شده باشد اما در زندگی مردم، درآمدها و هزینه با یکدیگر همخوانی ندارد به بیان دیگر ما مشکلات را به زندگی مردم منتقل کردیم و در مقابل مردم هم امکان تأمین این کسری نخواهند داشت.
انتقادی به آقای رئیسی مطرح است که وی وعده تورم تک رقمی را داده بود اما در حال حاضر شاهدیم که رئیس سازمان برنامه و بودجه اعلام میکند تا پایان سال، دولت تلاش میکند تورم را تا 20 درصد کاهش دهد، آیا به لحاظ علمی مقدور است؟
طبیعتا چنین موضوعی امکانپذیر نیست چراکه به هر حال دولت با هزینههایی که خودش به زندگی مردم تحمیل میکند نمی تواند انتظار داشته باشد تورم، شرایط کاهشی داشته باشد کدام یک از اقلام که در اختیار دولت است سیر نزولی پیدا کرده است؟ حتی نرخ تورم را نمی تواند بدین ترتیب کاهش داد.
دولت در حوزه فروش نفت نیز اعلام کرده که یک و نیم میلیون بشکه نفت به فروش میرساند و پول آن را به طور نقد دریافت می کند، حال سوال این است که اگر دولت این پول ها را به طور نقد دریافت می کند در کجاها هزینه میشود؟ و تاثیرات آن را در معیشت، تولید، صادرات و …. نمی بینیم؟
طبق اعلام وزارت نفت، بخش قابل توجهی از تعهدات شان را در بودجه نتوانستند اجرا کنند یعنی وزیر نفت در جلسه کمیسیون تلفیق اعلام کرد که در خوشبینانه ترین شرایط، شاید بتوانیم 62 درصد از منابعی که در بودجه برعهده وزارت نفت بوده است تأمین کنیم چراکه بخشی از درآمدهایش را صرف تأمین بنزین و واردات بنزین از خارج از کشور کرده است. بنابراین ناترازی هایی از این قبیل، شرایط بغرنجی را برای حوزه نفت به وجود آورده است هر چند یک سری نابسامانی هایی نیز احساس میشود.
مرداد ماه سال گذشته دولت یک لایحه دو فوریتی را تحت عنوان تعیین تکلیف درآمد مازاد نفتی را به مجلس آورد و اعلام کرد تا پایان سال 15 میلیارد یورو، درآمدی علاوه بر درآمد پیش بینی شده در بودجه سال 1402 خواهد داشت و در واقع درخواستش این بود که از مجلس مجوز دریافت کند برای اینکه این درآمد را در موضوعات مشخص مانند تقویت صندوق های بازنشستگی، تقویت زیرساخت ها، احداث نیروگاه هستهای و سایر موضوعات هزینه کند.
مجلس هم این لایحه را نپذیرفت که به صورت دو فوریتی به درخواست دولت پاسخ دهد و به کمیسیون رفت که طبق روال عادی مورد بررسی قرار گیرد.
ایراد و ابهام مهم آن لایحه چه بود؟ آیا محل هزینهها به طور دقیق مشخص شده بود یا خیر؟ دلیل نمایندگان برای رد آن چه بود؟
دولت محل هزینه ها را مشخص کرده بود اما برنامه مشخص نبود. به بیان دیگر وقتی که دولت اعلام میکند نیروگاه بسازد، پرسشی که مطرح می شود این است که چه تعداد نیروگاه و در کجا و چه زمانی میسازد؟ این استدلال بنده بود.
جواب دولت چه بود؟
این لایحه کلی نوشته شده بود در واقع دولت باید مشخص می کرد که به عنوان مثال این 15میلیارد یورو در موضوعات مشخص هزینه خواهد شد این برای بنده به عنوان نماینده قابل ارزیابی نبود که وقتی دولت اعلام میکند نیروگاه بسازد کجا و و چه تعداد میخواهد بسازد؟ تا بتوان پیگیری کرد که وقتی مجلس با این طرح موافقت کند و این بودجه به دولت اختصاص یابد نتیجه آن چه میشود؟ تقویت صندوق بازنشستگی، پرداخت مطالبات کارکنان و … اینها همه موضوعات کلی بودند که مجلس نپذیرفت و آن را به کمیسیون ارجاع داد و بعدها با کمال تعجب شاهد بودم که در جریان تقدیم لایحه بودجه 1403، وزیر نفت اعلام میکند ما رقم قابل ملاحظه ای کسری بودجه داریم و بیش از 62 درصد از سهم تعیین شده از محل نفت را نمیتوانیم تأمین کنیم. در نتیجه این سوال مطرح شد که آن 15 میلیارد یورو چه بود و بر چه اساسی آن لایحه را به مجلس آورد.
جواب وزیر نفت به این ابهام چه بود؟ آیا دلیل قانعکنندهای برای این سوال داشتند؟
بنده از وزیر نفت در جلسه رسمی کمیسیون پرسیدم اما پاسخ داد که این موضوع برایش تازگی دارد و گفت: اجازه بدهید سوال شما را رئیس سازمان برنامه و بودجه پاسخ دهد! رئیس سازمان برنامه و بودجه نیز در پایان به سوالات همه پاسخ داد جز سوال بنده، مبنی بر اینکه 15 میلیارد یورو چه بود؟!
مسئله مهم این است که وزارت نفت در بودجه 1403 اعلام میکند که نمی تواند بیش از 62 درصد از سهم تعیین شده از محل نفت را تأمین کند. در واقع یک سردرگمی وجود دارد مبنی بر اینکه ماجرای آن 15 میلیارد یورو به عنوان مازاد منابع چه بود و این کسری بودجه در بودجه 1403 چیست؟!