گروه سیاسی: الهه کولایی درباره وضعیت رابطه ایران و روسیه در دوران مسعود پزشکیان میگوید روابط این دو کشور آنقدر ویژه است که با رئیس جمهور جدید هم تغییری نخواهد کرد. به نظر او پزشکیان در دوره انتخابات تنها بر این نکته تاکید کرده بود که روابط ایران با شرق و غرب متوازن شود. همین اتفاق هم تاکنون نیفتاده است.
روز جمعه مسعود پزشکیان در حاشیه اجلاس بریکس با ولادیمیر پوتین دیدار و گفتگو کردِ. همزمان با این دیدار حساس، مالک شریعتی نیاسر، عضو کمیسیون انرژی مجلس، از دستاوردهای رابطه با روسیه تمجید کرد و از جمله واردات گاز از این کشور را ستود.شریعتی در خصوص اقدامات صورت گرفته برای واردات گاز از روسیه نیز گفت: قرار است ایران روزانه ۳۰۰ میلیون مترمکعب گاز از روسیه وارد کند که تبدیل این توافق به قرارداد و اجرایی شدن آن شاید چند سالی زمان نیاز داشته باشد، اما دو طرف در حال مذاکره هستند.
این اظهارات در حالی صورت میگیرد که مردم ایران درباره معطل ماندن ظرفیتهای صادرات گاز ایران به اروپا و دیگر نقاط جهان حساسیت دارند و عدم استفاده از این درآمد سرشار را مستقیماً متوجه کارشکنی روسیه میدانند.الهه کولایی متخصص و کارشناس مسایل روسیه در گفتگو با سایت رویداد۲۴ تائید میکند که حذف ایران از پروژه انتقال گاز ایران به اروپا مستقیماً با فشار روسیه انجام شد؛ با این حال تاکید میکند حذف ایران در این رقابت حساس دو کشور به دلیل بیتدبیری سیاستمداران خودی در برقراری توازنی است که میتواند هم اروپا را راضی نگه دارد و هم اهرمی برای معامله بهتر با طرف روس باشد.
اما این گفتگو به مسایل گازی منحصر نماند. کولایی معتقد است مسکو حقیقتاً نگران دست فرمان سیاست خارجی پزشکیان به ویژه با نقش پررنگ ظریف در کمپین انتخاباتی او بوده است و به میان آوردن مساله دالان زنگزور را در جهت فشار به دولت چهاردهم ایران تفسیر میکند؛ نشانهای از این که روسیه در شرایط کنونی چرخش به غرب در ایران را تحمل نخواهد کرد.
پس از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات دوره چهاردهم ریاست جمهوری، برخی نگران چگونگی اداره روابط ایران و روسیه بودند. به ویژه اینکه این رابطه پس از وقوع بحران اوکراین حداقل برای روسیه رنگ دیگری گرفته است. آیا شما نشانهای از وجود ناهماهنگی یا تنش میان دو کشور تاکنون مشاهده کردهاید؟
روابط ایران و روسیه، رابطهای ویژه در روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده است که به نظر نمیرسد با تغییر دولتها، تغییر قابل توجهی در آن راه یابد. به ویژه با شروع دوره سوم ریاست جمهوری ولادیمیر پوتین این روابط به گونهای گسترش یافته که به نظر نمیرسد با ریاست جمهوری فردی که رویکردی متفاوت در سیاست خارجی ایران را مطرح کرده، دستخوش تحول جدی شود. در واقع حتی پیش از دورهای که اشاره شد، روابط دو کشور همواره با تمرکز بر حوزههای سیاسی، نظامی و امنیتی، هرچند با برخی فراز و نشیبها، روندی رو به گسترش داشته است.
شعارهای پزشکیان این توقع را ایجاد کرد که میخواهد رویکردی متوازن در سیاست خارجی ایران ایجاد کند. به هر حال بخش اجرایی کشور وزن و تاثیری دارد که میتواند بر سیاستهای خارجی نیز تاثیر داشته باشد. اما دیدیم که در عمل تغییر جدی نسبت به دوره پیش از دولت چهاردهم ایجاد نشد. اما در مورد روابط ایران و روسیه، نوع رابطه با امریکا و اروپا و در مجموع قدرتهای غربی بر این رویکرد بسیار تاثیرگذار بوده است.
مسأله زنگزور را میتوان اعمال فشار روسیه بر ایران، به دلیل نگرانی از رویکردهای احتمالی پزشکیان دانست که همراهی محمدجواد ظریف آن را تشدید کرد. جهتگیری روسیه در مورد حمایت شورای همکاری خلیج فارس از ادعاهای ساختگی امارات هم در همین زمینه قابل اشاره است. مهمتر این که در همین وضعیت، ایران پیگیر نهاییکردن توافق جامع ایران و روسیه است!
به نظر میرسد همانگونه که اشاره کردید رویکرد کلی دولت رییس جمهور پزشکیان در رابطه با روسیه تغییر محسوسی با دیگر دولتهای ایران ندارد؛ اما اگر محتوای کلی رویکرد روسیه که در مذاکرات روز جمعه نیز بار دیگر بر آن تاکید شد، نظم در حال تغییر جهان است و این تاکید در سخنان مقامهای ارشد ایران نیز به چشم میخورد. دولت پزشکیان نیز در این رویکرد همراهی دارد؟
دگرگونی در نظام جهانی یا تغییر در روابط قدرت جهان واقعیتی است که حتی دولتهای موافق حفظ وضع موجود هم از نظر دور ندارند. این دگرگونی غیرقابل انکار است. اما این که هر دولت در روند این تحول، چه جایگاهی برای خود در نظر گرفته است، باید متناسب با وزن و توانمندیهای آن باشد.روسیه پس از فروپاشی شوروی، موقعیت برتری خود به عنوان یکی از دو قطب اصلی قدرت در جهان را از دست داد. پس از آن جهان وارد دورهای از تشدید درگیری و تنش برای پرکردن این جای خالی شد. روسیه هم برای بازیابی نقش برتر منطقهای و جهانی خود بسیار کوشیده است. رویکرد کلی نظام سیاسی ایران هم پس از انقلاب، اعتراض به نظام ناعادلانه جهان بوده است و به شکل طبیعی با روسیه پساشوروی همراه شده است.
اما همانگونه که اشاره شد وزن کشورها در این زمینه اهمیت دارد. در مورد روسیه، این تلاش با مخالفت امریکا و اروپا روبهرو شد. نظام جمهوری اسلامی هم نقش قدرت منطقهای را هدف قرار داد.
اما اگر به این همراهی تصادفی دو کشور نگاهی از چشم مردم داشته باشیم، قابل مشاهده است که مردم ایران از سخنان چند روز اخیر عضو کمیسیون انرژی مجلس با محتوای افتخار به واردات گاز از روسیه، در کشوری که خود دارای ذخایر قابل توجه گاز است خشنود نیستند. به ویژه که در خاطر ایرانیها حک شده است که همین دولت روسیه پروژه انتقال گاز ایران به اروپا در قالب طرح ناباکو و همچنین انتقال گاز به پاکستان و هندوستان را ساقط کرد. شاید ضربهای سنگینتر از برجام به ما زد. این چه شکل از همسویی است؟ و این بیاعتمادی طبیعی نیست؟
حوزههای رقابتی ایران و روسیه، به ویژه در مرزهای شمالی ایران و حوزۀ خزر غیرقابل انکار است. پس از فروپاشی شوروی این رقابت در شرق و غرب دریای خزر مطرح شد. متاسفانه توجه لازم از سوی تصمیمگیرندگان کشور به آن صورت نگرفت. عامل انرژی در سیاست خارجی روسیه اهرمی نه تنها اقتصادی، که سیاسی هم برآورد شده است. در جنگ اوکراین در این زمینه روسیه و اروپا تقابلی پیدا کردند. انرژی و به ویژه صادرات گاز عامل مهمی در دیپلماسی روسیه است.
ایران که رتبۀ دوم ذخایر گاز جهان را دارد، به دلیل سیاستهای نادرست در مصرف داخلی آن و ناکامیهای تکراری در سیاست خارجی خود، در تنظیم رابطه با قدرتهای شرقی و غربی، در توسعه و بایابی منابع خود -از همه آشکارتر در پارس جنوبی- از قدرت رقابتی خود در برابر روسیه نه تنها استفاده نکرده، بلکه به جایی رسیده است که میخواهد از این کشور گاز وارد کند.
با توجه به سیاستهایی که تقابل با غرب را تشدید کرده، به جای شریک تامین گاز جهان با روسیه، امروز نیازمند به واردکردن به گاز و از دسترسی به منافع آن بازمانده است؛ با مرور پیشینه همکاری ایران و اروپا را در این زمینه، متوجه میشویم ایران میتوانست با پیگیری سیاست متناسب و متوازن با جهان، از این امتیاز بهره اساسی داشته باشد.
برداشتی که از سخنان شما میشود به نوعی بستگی متقابل روابط ایران و اروپا و ایران و روسیه است. این برداشت مورد تایید شما است؟
چگونگی و سطح روابط ایران با غرب، همواره عاملی تعیینکننده در روابط ایران و روسیه بوده است. روابط ایران و روسیه با فراز و نشیب بسیار، در میان رویاگرایی و تا حدودی واقعگرایی در نوسان بوده است. همکاری کنونی در موضوع گاز، یکی از مصادیق آن بهشمار میآید.
اما به نظر نمیرسد حداقل در مورد انتقال گاز ایران به اروپا در طرح ناباکو این روابط از جنس تنظیم سیاست باشد؛ آن چه اطلاع داریم مسأله حذف جبری ایران ـ در کنار سکوت آمریکا ـ از این طرح بزرگ و استراتژیک بود. یعنی به نظر نمیرسد ما حتی قادر به سیاست ورزی در این زمینه بودیم و به شکل قهری از بازی حذف شدیم.
موضوع گاز ایران یا حوزۀ دریای خزر و انتقال آن به بازارهای اروپایی، در عرصۀ رقابت دو کشور قرار دارد. دو کشور بزرگ دارای گاز طبیعی در رقابت قرار میگیرند. ایران میتوانست با ایجاد موازنه در روابط خود با شرق و غرب، بازی را به سود خود پیش ببرد. اما متاسفانه جز این پروژه، طرحهای بسیاری وجود دارد که در روابط دو کشور به همین سرنوشت دچار شد. یادتان باشد ما همواره کارت بازی روسیه در تنظیم رابطه با غرب بودهایم!
به نظر میرسد رهبران مسکو سرجمع تمایل بیشتری به همکاری با محافظه کاران نزدیکتر به حاکمیت دارند تا جناح سیاسی منتقد درون حاکمیت. بر فرض صحت چنین فرضی آیا رهبران کرملین به دنبال یکسره کردن روابط خود با راس حاکمیت خواهند رفت؟ و باز آیا چنین رفتار فرضی به تضعیف دولت جدید ایران منجر نخواهد شد؟
قدرتهای خارجی در ایران، نقش نهایی را در شکل روابط قدرت و سیاست ایران نداشتهاند؛ هرچند بسیار بر آن تاثیرگذار بودهاند. این موضوع به دلیل پویایی و ویژگیهای سیاست در ایران است. عوامل خارجی موجب کندی یا تسریع روندهای سیاسی در داخل هستند. در مورد روسیه دوگانگی و رویارویی میان غرب و جهان آزاد، باید گفت سه دهه پس از فروپاشی شوروی، بار دیگر نوعی تقسیمبندی دو گانه در جهان ایجاد شده است. چین و روسیه پشتیبان نظامهای سیاسی «بسته» هستند و امریکا و اروپا هم از نظامهای «باز» حمایت میکنند. در این رویارویی جدید، مردمی که خواستار حقوق و آزادیهای بشری خود هستند، بار دیگر ابزار پیگیری منافع آنان میشوند.