اداره همزمان «مس سونگون» و «صمت» استان آذربایجانشرقی توسط یک مدیر، جدای از آن که از عجایب تصمیمسازی و سیاستگذاری کلان استانی به شمار میرود؛ گویای ضعف تصمیمگیری و تعاملات بالادستی در بدنه مدیریت ارشد استان و دیگر نهادهای دخیل در تعیین مدیری مستقل در یکی از این دو مجموعه است.
خبرگزاری فارس_ تبریز_ سینا مطهر: سازمان صمت آذربایجان شرقی را بدون تردید باید بی در و پیکرترین مجموعه دولتی استان در 6 ماه گذشته(جتی در دولت سیزدهم) دانست، دستگاهی حساس که مدیر پیشین آن، با سودای ورود به بهارستان، این سازمان را ترک کرد تا کشتی بی ناخدای “صمت” استان، در بی در و پیکرترین “سمت” ساحل پهلو بگیرد!هرچند با خروج «صابر پرنیان» از سازمان صمت استان، قرعه فال و حکم مدیریتی این سازمان به نام «محمدجعفر عظمایی» زده شد؛ اما حواشی مربوط به انتصاب مدیرعامل جدید مجتمع معدنی مس سونگون و «وتو» این انتصاب توسط استاندار آذربایجان شرقی، عظمایی را با حفظ سمت، به سونگون کشاند تا او در قحط الرجال مدیریتی استان، سکاندار همزمان هر دو مجموعه لقب بگیرد.طی ماههای اخیر کلاف سردرگم مدیریتی در این دو مجموعه حساس استان که عملا بخش اصلی و عمده ماموریتهای نظارتی، سیاست گذاری و هدایتگری صنعت، معدن و تجارت همچنین ماموریت های تولید، توسعه، اشتغال، استقلال مس سونگون و تشکیل شرکت مس آذربایجان دارد، آن را یکجا در ید قدرت و مدیریت یک فرد؛ آن هم به شکل سرپرستی قرار داده، درحالی است که همچنان، تبعات این بلاتکلیفی در همه این بخشها ساری و جاری است و نمیتوان به بهبود اوضاع تولید، تجارت، معدن، صادرات، اشتغال و حمایتها و نظارتهای عالیه در آنها امید چندانی داشت!
در چنین شرایطی، چالش ها و موضوعاتی همچون افت صادرات غیرنفتی استان، موانع دست و پاگیر گمرکی، رکود تولید، بلاتکلیفی بنگاههای تولیدی زودبازده، سیاست گذاری های غلط در حوزه صادرات، نبود کنسرسیوم های بازرگانی و صادراتی، کمرنگ شدن حمایت های بالادستی، زیرساخت های ضعیف حمل و نقل و ترانزیت، فقدان زنجیره لجستیکی مطمئن و کاهش مراودات اقتصادی بین المللی از جمله موضوعات قابل پیگیری در حوزه صنعت، تجارت و بازرگانی استان به شمار میروند که نیازمند سیاستگذاری و هدایتگری اصولی از سوی سازمان صمت هستند اما به دلیل حضور نصفه و نیمه مدیرکل این سازمان در حوز ماموریتی و اشتغال همزمان وی در مس سونگون، عملا امکان مدیریت صحیح در این بخش برای او فراهم نمی شود.اداره همزمان “مس سونگون” و “صمت” استان توسط یک مدیر، جدای از آن که از عجایب تصمیمسازی و سیاستگذاری کلان استانی به شمار می رود؛ گویای ضعف تصمیمگیری و تعاملات بالادستی در بدنه مدیریت ارشد استان، حتی دولت و دیگر نهادهای دخیل در تعیین مدیری مستقل در یکی از این دو مجموعه است.
آذربایجان شرقی به عنوان دروازه تبادل و تجارت ایران و اروپا که تقریبا برای بیش از دو دهه، رتبه نخست صادرات غیرنفتی کشور را در دست داشت، حالا به درجهای از افت صادراتی رسیده است که دیگر حتی جایی در جمع سه استان نخست کشور هم ندارد!براساس تازهترین دادهها و بررسیهای آماری از عملکرد صادراتی استانهای کشور در سال گذشته، آذربایجانشرقی پس از استانهای هرمزگان، بوشهر، خوزستان، کرمانشاه، آذربایجان غربی، خراسان رضوی و تهران قرار گرفته و با فاصله ای میلیمتری از اصفهان، در رتبه هشتم قرار گرفته است! امروز، اصلیترین و مهمترین مطالبه جامعه صنعت، تجارت و بازرگانی استان از استاندار جوان آذربایجانشرقی، تعیین تکلیف سریع و فوری موضوع مدیریت در این دو مجموعه بزرگ و مهم تولیدی و صنعتی و نهاد ناظر بر فعالیتهای تولیدی، تجاری و بازرگانی است؛ مطالبهای که از «نان شب» برای استان واجبتر و از هر نظارت و پیگیری و توبیخ و تشرهای مدیریتی نیز بالاتر به نظر می رسد تا خط بطلانی بر نظریه «قحط الرجالی» در حوزه مدیریتی استان و «دست خالی» دولت برای انتخاب مدیری کارآمد در راس یکی از دو مجموعه سازمان صمت و مجتمع مس سونگون کشیده شود!