سخنگوی سازمان نظام پزشکی ایران ضمن هشدار نسبت به کمبود «پزشک فوق تخصص» در کشور با ادامه وضع موجود، بخشی از کمبود دارو را ناشی از سوء مدیریتها عنوان کرد.
«رضا لاریپور» سخنگوی سازمان نظام پزشکی ایران در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره چرایی کاهش استقبال دانشجویان پزشکی از رشتههای تخصصی جراحی همچون جراحی کودکان و جراحی قلب و نگرانی از کمبود متخصص در این رشتهها در آینده گفت: در مورد بیماریهای شایعی مثل بیماریهای قلب و عروق یا بیماری فشار خون و دیابت و سرطانها که مهمترین عوامل مرگ و میر در کشور ما را تشکیل میدهند. تعداد پزشکان حال حاضر کشور، به هیچ وجه کم نیست، اما دو نکته در این جا وجود دارد؛ یکی فرهنگ عمومی مردم که در مراجعه برای یک بیماری حتی ساده هم فرهنگشان به این سمت رفته که باید به بالاترین مرجع یعنی یک فوق تخصص مراجعه کنند که این فرهنگ غلطی است، دسترسی مردم به این متخصصان و فوق متخصصان معمولا آسان است و چون هزینهای هم که میپردازند، هزینهی کمی است، بیشتر به این سمت متمایل میشوند، بنابراین وقتی در یک شهر نمیتوانند برای مثال یک پزشک فوق تخصص مغز و اعصاب یا ریه پیدا کنند، اظهار کمبود میکنند، در حالی که اصلا در کشور چنین چیزی نیست.
وجود مشکل معیشتی برای پزشکی که میخواهد دنبال تخصص و فوق تخصص برود
وی افزود: از طرفی هیچ کشور و نظام درمانی دیگری در دنیا هم این میزان پول ندارد که هزینههای خودش را در عالیترین سطح دسترسی درمان قرار دهد. بلکه نظام ارجاع و سطحبندی خدمات تعیینکنندهی نوع خدمت ارائه شده و میزان دسترسی افراد است. نکتهی دوم این است که در امتحانات ورودی دستیاری یا رشتههای تخصصی و فوق تخصصی و فلوشیپ میزان تقاضا برای رفتن به سمت و سوی این رشتهها کاهش پیدا کرده، دلیل اصلی و عمدهی این اتفاق هم این است که مشکل معیشتی برای فردی که میخواهد برود اینطور رشتهها را بگذراند به وجود میآید.
با همین روند ادامه دهیم، دچار کمبود پزشکان فوق تخصص میشویم
وی همچنین با ذکر یک مثال توضیح داد: یعنی یک فرد اگر بخواهد در شهر تهران به ادامهی تحصیل در دورهی تخصص بپردازد نیازمند حداقل اجارهی یک خانه و داشتن یک ماشین برای رفت و آمد بیمارستان است و این هزینهها به علاوهی هزینههای زندگی و خورد و خوراک و تهیه کتاب و سایر لوازم و اداره کردن این زندگی با ماهی 15 میلیون یا 12 میلیون تومان حقوق رزیدنتی ممکن و مقدور نیست. لذا بسیاری از همکاران عطایش را به لقایش میبخشند. این بخش اول ماجراست و بخش دوم، سختی کار دورهی رزیدنتی است. سختی بیش از اندازه، کشیکهای طاقتفرسای شبانهروزی، مدت زمان فاصله گرفتن از کنار همسر و خانواده و گاهی نداشتن امید به آینده همهی این موارد سبب میشود که افراد از طی این مسیر، منصرف شوند؛ بنابراین در چندسال گذشته، تعداد افرادی که در رشتههای سختتر مثل بیهوشی، اطفال، داخلی، بعضا طب اورژنس کمتر شده و به این سبب کاهش ورودی در این رشتهها را داشتهایم. در رشتههای فوق تخصصی مثل جراحی عروق، جراحی اطفال و جراحی قلب هم بتدریج این اتفاق در حال رخ دادن است، به نحوی که اگر در سالهای آینده با همین روند ادامه دهیم، ما دچار کمبود نیروهای فوق تخصص خواهیم بود.
بار عوامل اجتماعی موثر بر سلامت بر روی دوش نظام درمان است
سخنگوی سازمان نظام پزشکی همچنین گفت: نکتهی بسیار مهم دیگر نسبت میزان مرگ و میر در کشور با آنچه که در سیمای بیماریها در کشور دیده میشود، است. حجم تصادفات جادهای و ناایمن بودن خودروها، بار بسیار سنگینی را بر دوش بیمارستانها و نظام سلامت و درمان کشور ایجاد میکند، از طرف دیگر مراکز عرضه کننده کالاهای آسیبرسان و مضر در جامعه مثل قلیانکدهها، قلیانفروشیها، کافهها و استفاده از دخانیات و حتی وجود شرکت ملی دخانیات موجب میشوند که باز هم بار بیماری همهی این مسائل بر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی وارد میشود، از طرف دیگر عوامل موثر بر سلامت و به طور ویژه عوامل اجتماعی مثل تحصیلات و سواد، فقر و … به صورت مستقیم و غیرمستقیم بار معناداری بر نظام سلامت کشور تحمیل میکند.
بخشی از کمبود دارو در کشور ناشی از سوء مدیریتهاست
سخنگوی سازمان نظام پزشکی همچنین در پاسخ به این سوال که گاهی در کشور کمبودهای مقطعی دارو یا تجهیزات پزشکی داریم و این مسئله تا چه کار درمان در کشور را سخت میکند، گفت: در حال حاضر در کشور شاید بیش از ۵۰۰ قلم دارویی در کشور کمبود داشته باشیم یا تعدادی از اقلام دارویی ما دچار فقدان یا نبود باشد. طبیعی است که یکی از اصلیترین زنجیرههای درمان، داروست یعنی بعد از اینکه تشخیص انجام میگیرد، در نهایت درمان وابسته به داروست و دارو یک کالای استراتژیک اساسی و راهبردی برای هر جامعهای است. هر کشوری هم که بتواند داروهای مورد نیازش را خودش تولید کند، این را یک برتری و افتخار محسوب میکند.
وی افزود: واقعیت این است که در بعضی مواقع به دلیل سوءمدیریتها ما دچار کمبود میشویم.مثلاً در ایامی که فصل سرد سال نزدیک است طبیعی است که میزان سرماخوردگی افزایش پیدا میکند، به تبع آن میزان استفاده از سرم و داروهای مسکن و تببر افزایش پیدا میکند و اینها را میشود پیشبینی کرد، یا در فصل گرم سال وقتی که گرمازدگی اتفاق میافتد، نیازمندیهای ما به اقلام دارویی مرتبط با این موضوع طبیعتا بیشتر میشود. یا در مورد موالید به صورت رسمی نیازمند واکسن هستیم اینها مجموعهی داروها و کالاهای استراتژیکی است که با یک مدیریت صحیح و زمان بندی مناسب ما کمتر دچار کمبود یا فقدان آنها خواهیم شد.